تیسه سال پیش، زمینه ژن درمانی با نوید درمانهای نوآورانه پر شده بود. سپس با مرگ یک داوطلب کارآزمایی بالینی 18 ساله به نام جسی گلسینگر پس از دریافت یک ویروس مهندسی ژنتیکی که برای درمان بیماری نادر کبدی او ساخته شده بود، تقریباً بلافاصله از ریل خارج شد.
تحقیقات FDA نشان داد که محقق اصلی و/یا تیمی که کارآزمایی ژن درمانی در دانشگاه پنسیلوانیا را اجرا میکرد، نتوانست فاش کند که قبل از درمان گلسینگر، سایر بیماران عوارض جانبی هشداردهندهای را تجربه کردهاند و میمونهایی که از همان ویروس مهندسی شده استفاده میکردند مرده بودند. این حادثه، همراه با پیامدهای خطرناکی که شامل سایر درمانهای ژندرمانی میشود، تأثیری دلخراش بر این حوزه داشت و سرمایهگذاران از آن عقبنشینی کردند.
امروزه، رویکردهای جدید برای ژن درمانی که شامل پیشرفت هایی است که توسط ابزارهای ویرایش ژن CRISPR هدایت می شود، امیدها را برای احیای ژن درمانی افزایش می دهد. پیشرفت های بالقوه ای در خط لوله وجود دارد، از جمله درمان انواع مختلف سرطان و بیماری سلول داسی شکل.
تبلیغات
من نگرانم که ژن درمانی 2.0 در خطر انجام همان اشتباهاتی باشد که نسخه 1.0 را آزار می دهد. مهمتر از همه، کار هیجانانگیز برای تبدیل پیشرفتهای ژندرمانی به درمانهای ایمن، مؤثر و تجاری قابل دوام در معرض خطر تضعیف بیمیلی برای اشتراکگذاری دادهها قرار دارد.
من نمی گویم که این میدان در آستانه چیزی مشابه با تراژدی تجربه شده در سال 1999 است. اما راه رسیدن به چنین افراطی ها را می توان با مجموعه ای از عدم افشای کمتری هموار کرد که مانع از جریان آزاد داده های علمی ضروری برای ارزیابی خطرات احتمالی می شود. خیلی قبل از اینکه درمان ها به افراد داده شود.
تبلیغات
من نمونه ای را در ماه می در نشست سالانه انجمن ژن و سلول درمانی آمریکا دیدم. یک مجری در حال بحث درباره یک رویکرد جدید برای استفاده از ژن درمانی برای درمان یک اختلال ژنتیکی نادر به نام آموروز مادرزادی Leber بود که باعث نابینایی در کودکان می شود. مجری آزمایشهایی را روی موشها مورد بحث قرار داد که شامل از کار انداختن یا حذف بخشهای خاصی از ژن مرتبط با این اختلال بود و به نظر میرسید این درمان حداقل روند کاهش بینایی را کند میکند.
ارزیابی ایمنی و اثربخشی این پیشرفت بالقوه هیجان انگیز مستلزم دانستن اینکه کدام مناطق ژن در حال اصلاح هستند. اما وقتی یکی از حضار جزئیات بیشتری را خواست، مجری نشان داد که این اطلاعات اختصاصی است و او “آن را فاش نخواهد کرد.” پرسشگر خشمگین خاطرنشان کرد که رویکرد مجری «همه در مورد حذف بود [a segment of a gene]اما شما چیزی را که دارید حذف می کنید، نمی گویید. پاسخ؟ سکوت
دستکاری عملکرد یک ژن خاص، حتی زمانی که هدف متوقف کردن آن از انجام کارهای مضر باشد، می تواند خطرناک باشد. دانستن اینکه کدام ناحیه از یک ژن در حال تغییر است برای تعیین اینکه آیا حل یک مشکل ممکن است مشکل بزرگتری ایجاد کند ضروری است. برای مثال، من و دانشمندان دیگر علاقه مند به پتانسیل استفاده از ابزارهای ویرایش ژن CRISPR برای غیرفعال کردن ژنی به نام فاکتور هسته ای فاکتور 2 مرتبط با اریتروئید 2 (NRF2) هستیم، که پروتئینی تولید می کند که از نوع خاصی از تومور سرطان ریه محافظت می کند. اثرات شیمی درمانی یا پرتودرمانی اما همین ژن طیف وسیعی از مزایای سلامتی را به همراه دارد، مانند مقاومت در برابر توهینهای سمی مانند نیکوتین یا تشعشع یا استرس گرمایی، و یک ویرایش نامناسب ممکن است بیشتر از اینکه مفید باشد، آسیبرسانی کند.
من همچنین مرتباً شاهد شکست در افشای جزئیات مهم هستم، مانند مطالعاتی که از چندین سویه موش در آزمایش ژن درمانی استفاده میکنند، بدون اینکه مشخص شود کدام سویه با یک نتیجه خاص مرتبط است. این می تواند انجام یک تمرین اساسی در علم را دشوار یا حتی غیرممکن کند: بازتولید نتایج سایر محققین. تکرارپذیری یک مشکل در تمام زمینه های علم است. اما خطرات در دنیای شکننده ژن درمانی بیشتر است، جایی که محققان باید تمام تلاش خود را برای محافظت از ایمنی بیمار انجام دهند.
افکار اولیه من در مورد مجری که در توصیف موفقیت خود با ژن درمانی برای آموروز مادرزادی لبر صراحت داشت، اما در مورد افشای روش های خود سکوت می کرد، به سادگی این بود: «اگر مایل نیستید اطلاعات کامل خود را به اشتراک بگذارید، در کنفرانس های علمی حاضر نشوید. ”
من مخالف حمایت از مالکیت معنوی یا ثبت اختراع پیشرفت های بیوتکنولوژی نیستم. اگر این استراتژی ها به درستی استفاده شوند، به جذب سرمایه گذاری کمک می کنند که جستجو برای درمان های متحول کننده را تسریع می کند. اما محققان نباید به جایی برسند که از اینکه دیگران آزادانه یافتههای خود را به اشتراک بگذارند، سود ببرند، اما از پاسخ دادن خودداری کنند.
پیام گستردهتر من این است که حوزه ژندرمانی زمانی بهدلیل عدم اشتراکگذاری دادههایی که ممکن است مانع از دست دادن جان یک مرد جوان شود، به شدت آسیب دید. شفافیت در تحقیقات ژن درمانی – که می تواند بدون به خطر انداختن چشم انداز تجاری انجام شود – برای موفقیت حیاتی است. یک شکست برجسته به شدت به احیای ژن درمانی لطمه می زند. دو آن را دوباره به خواب زمستانی می فرستند.
وقتی همه از شفافیت استقبال می کنند، همه پروژه های ما به احتمال زیاد سریعتر به سمت درمان های ایمن و موثر پیش می روند و همه برنده می شوند: دانشمندان، سرمایه گذاران و مهمتر از همه، افرادی که می توانند از ژن درمانی بهره ببرند.
Eric B. Kmiec مدیر اجرایی و مدیر ارشد علمی موسسه ویرایش ژن ChristianaCare در نیوآرک، دل است.